اشراق
درخشش نوری است،که در باطن آدمی تجلی میکند,میدرخشد و حقایق دیده میشود

مسؤولین ارشد بخش کارمندان گوگل به یک نتیجه مهم دست یافته اند: مهندسان و کارمندان مملو از علم ما انتظار دارند که به خاطر علمشان به آنها رسیدگی شود، نه اینکه صرفا یک کارمند رسمی ساعت 9 تا پنج باشد. این شناخت یعنی ما طوری به کارمندان خود خدمات دهیم که ماکزیمم کارایی خود را در ساعات کاری ارائه کنند.

در گوگل،ما پیتر دراكر (پدر مدیریت نوین در قرن بیستم) را به عنوان یك معلم تجارت معروف می‌شناسیم كه می‌تواند كارگرهای اطلا‌عاتی جدیدی را پرورش دهد. دراكر واژه كارگر‌های اطلا‌عاتی را در سال 1959 ابداع كرد. او بر این عقیده بود كه كارگرهای اطلا‌عاتی كارگرهایی هستند كه باور داشته باشند كه مفید و موثرند نه اینكه مانند دیگران فقط از ساعت 5 تا 9 صبح بر اساس وظیفه سر كار بروند. شركت‌ها و سازمان‌هایی كه به دنبال این گونه كارمندان بروند و از آنها بهره بگیرند می‌توانند به عنوان شركت‌های برتر در 25 سال آینده معرفی گردند. در واقع گوگل نیز مبنای كار خود را بر چنین اساسی پایه‌ریزی كرده است. بحث در مورد این موضوع كه آیا شركت‌های بزرگ می‌توانند این كاركنان اطلا‌عاتی را مدیریت كنند یكی از بحث‌های اصلی در سال‌های گذشته بوده است. به دلیل اینكه عدم مدیریت درست در این بخش باعث از كار افتادن شركت خواهد شد این موضوع از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است.

 شركت گوگل برای جذب هر کارمند کار آمد، ده استراتژی بسیار موثر برای خود دارد:

استراتژی اول: استخدام کمیته ای

هر کس خواهان استخدام در گوگل باشد باید حداقل با 6 نفر مصاحبه انجام دهد، هر مصاحبه یک بعد از فرد را پوشش میدهد و در نهایت فرد با نظر کمیته ناظر استخدام می شود. این استراتژی از اویل کار گوگل به کار برده شده و گفته می شود با وجود اینکه کمی پروسه استخدام را طولانی می کند، ولی به هر حال سود زیادی عائد گوگل شده است.

استراتژی دوم: حذف نیازهای کارمندان

شركت گوگل تغذیه سالم، شستشوی ماشین، حمل و نقل با اتوبوس، ورزش، اتاقهای ماساژ، اصلاح و آرایش مو و خیلی دیگر از مواردی را که ممکن است کارمندان را مشغول خود کند، برای آنها تامین می کند. یک برنامه نویس باید برنامه بنویسد نه اینکه نگران اتو کردن کت وشلوارش باشد.

استراتژی سوم: جمع کردن همه در کنار هم

تمام پروژه های گوگل مبتنی بر تیم اجرا می شوند و کار تیمی یعنی باهم بودن. لذا در گوگل کارمندان برای اجرای پروژه معمولا در کنار هم هستند و نیازی نیست که زنگ بزنند یا ایمیل بفرستند. حتی مدیر عامل یکی از شعبات، اتاق خودش را با بقیه به اشتراک گذاشته بود و پیش برنامه نویسان حرفه ای می نشست و این را بهترین راه برای یاد گرفتن موارد تازه می دانست.

استراتژی چهارم: آسان ساختن همکاری

کارمندان هر هفته یکبار از فعالیتهای خود یک snippetیا یک یادداشت برای همه می فرستند. این به اشتراک گذاری می تواند همه كارمندان را از کارهای بقیه همكاران آگاه کند و گامی موثر در synchیا همسان سازی کار بحساب می آید.

 استراتژی پنجم: استفاده از یک شبکه داخلی

 

برای اطلاع رسانی به کارمندان یک وب داخلی تمام اطلاعات رو در بر دارد، مثلا اطلاعات پروژه ها، میزان پیشرفت آنها و … . حتی گوگل معتقد است یکی از عواملی که باعث شد جیمیل (Gmail) خیلی موفق بشود، این بود که این سرویس میل ماهها در خود گوگل بصورت داخلی بر روی شبکه در حال اجرا بود. این یعنی متخصصین گوگل فرصت کافی برای یافتن خطاها و اصلاح آنها را داشتند.

استراتژی ششم: تشویق خلاقیت

کارمندان گوگل می توانند 20 درصد از زمان خود را صرف کار بر روی پروژه های خود كنند. حتی یک نرم افزار در شبکه گوگل به عنوان جعبه پیشنهادات دائم در دسترس کارمندان است. کارمندان می توانند ایده های خود را در این جعبه نوشته و بقیه نیز می توانند برای آنها نظر صادر کنند یا آنها را رتبه بندی کنند. گفته می شود كه بسیاری از نوآوریهای گوگل از همین جعبه به دست می آید.

استراتژی هفتم: افراد بیشتر در تصمیم گیری

گوگلی ها معتقند که “بیشتر، بیشتر از کمتر می داند”. این یعنی تصمیم گیری بر اساس نظر همه اجرا می شود. در گوگل مدیر عامل یک جمع کننده نظرات است نه صادر کننده رای. تصمیم گیری در گوگل اگرچه به این دلیل کمی طولانی می شود ولی در نهایت بهترین و عامه پسندترین رای ها صادر می شوند.

استراتژی هشتم: بدصفت نباشید

این قانون و شعار گوگل است. در گوگل هیچکس صندلی پرت نمی کند و این یعنی بالا بردن صبر و احترام کارمندان نسبت به یکدیگر. بر خلاف بسیاری از شرکتها که یک سری از مدیران به زیردستان زور می گویند، گوگل محفل آزادی و آسودگی است.

استراتژی نهم: up-to-dateبودن

در هریک از زمینه هایی که گوگل به فعالیت می پردازد، تعدادی آنالیز کننده و متخصص دائم در حال جمع آوری اطلاعات به روز آن زمینه می باشند.

استراتژی دهم: خلق محیطی کاملا مناسب

با برگزاری مراسمی در روزهای جمعه تازه واردها به همكاران دیگر معرفی می شوند. سوال و جوابهایی رد وبدل می شود و از کارمندان به نحو احسن پذیرایی می شود. این یعنی مدیران مجموعه کاملاً در جریان امور کارمندان قرار می گیرند. یک محیط کاملا محیا برای یک کار سرشار از اعتماد.

نوشته شده در تاريخ پنج شنبه 16 تير 1390برچسب:, توسط مهدی لبافی |
.: Weblog Themes By LoxBlog :.